بهطورکلی سايش دو نوع است: نوع اول سايش حلقوي كامل است كه در آن روتور در حركت چرخشی خود بهطور پيوسته با استاتور در تماس است؛ نوع دوم سايش جزئي می باشد. در این حالت روتور بهطور مقطعي (Occasional) اما متناوب در داخل استاتور حركت بازتابي (Bouncing)دارد. تماس قسمتهای دوار با بخشهای ثابت ماشین میتواند باعث ارتعاشات در فرکانسهای 1X و 2X یا فرکانسهای دیگر شود. رفتار سایش مشابه لقی مکانیکی بوده و ممکن است در یک جز از دور (گیرکردن جزئی) یا در تمامدور شفت (درگیری کامل) اتفاق بیفتد. اصطکاک پیوسته ناشی از سایش میتواند حالت تشدید فرکانسهای بالا در قطعات دیگر ماشین و همچنین ناپایدار بودن دامنه و زاویه فاز ارتعاشات را سبب شود.
تجربه کاربران توربینهای بخار و گازی نشاندهنده این است که خمیدگی شفت توربین (Bent Shaft) عامل اصلی پدیده سایش به علت تماس آببندهای (Seals) توربین است. مطالعات آماری نشان میدهد، تقريباً 13% خرابيهاي توربينها به خرابي آببندها مربوط ميشود و هزينههای اضافی مربوط به سائيدگی آببندها براي يك توربين هواپيما میتواند به حدود 1% هزينه كلی سوخت آن برسد. با احتساب عواقب اقتصادي و زیستمحیطی، شگفت آميز نخواهد بود اگر گفته شود نياز جدي براي كاهش سایش حتي تا مرز صفر نيز احساس ميشود.
سایش در آببندها، دامنه ارتعاشات را افزایش میدهد. همچنین در هر بار روشن و خاموش کردن توربین، زاویه فاز تغییر میکند.
همانطور که در نمودار طیف فرکانسی سایش مشاهده میکنید؛ بیشترین دامنههای ارتعاشات اغلب در زیرهارمونیکها مشاهده میشود.
منظور از زیرهارمونیک یا هارمونيك فرعي، پيك طيفي است كه دركسري از فركانس اصلي مانند ، ، و … اتفاق ميافتد.
فرکانس غالب که حداکثر دامنه ارتعاش را دارد به موقعیت فرکانسهای طبیعی شفت بستگی دارد. همچنین سایش شفت میتواند بسیاری از فرکانسهای بالا را تحریک نماید و این پدیده مانند باند پهن نویزی است که هنگام کشیدن گچ روی تختهسیاه ایجاد میشود.
سایش حلقوی کامل در کل چرخش شفت تقدم معکوس (Reverse Precession) با چرخش شفت در سرعت بحرانی و در جهت مخالف چرخش شفت را به همراه دارد. زاویه فاز در عیب سایش ناپایدار بوده و همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید، سیگنال حوزه زمان بهصورت سینوس سربریده میباشد. دقت کنید سیگنال حوزه زمان با واحد سرعت، از ماشین برداشت شود.